در یک کسب و کار بطور معمول اگر همه دیدگاهها و نظرات را در کنار هم قرار دهید به یک هدف اصلی خواهید رسید، این هدف میتواند کسب سود یا مجموعه ای از اهدافی بزرگتر باشد

راه اندازی کسب و کار جدید قطعا با لذتی بی وصف همراه است که همه ما خواهان تجربه آن هستیم ،همه ما کارآفرینان موفقی را میشناسیم که توانسته اند کسب و کار خود را رونق ببخشند ،موفقیتی که ما مدیون فکر و ذهن خلاق مدیران عامل و مهندسان این کمپانی ها میدانیم و به همین دلیل هم حتما این افراد را الگوی خود قرار میدهیم و سعی میکنیم هرچه بیشتر با ایده های آنها آشنا شویم. سپس عده ای از ما تلاش میکنیم با استفاده از راهکارهایی که این افراد ارایه میدهند خود وارد حوزه کار شویم، و موفقیت را از آن خود کنیم.

اما گاه ماجرا طبق آنچه تصور میکردیم ، پیش نمیرود و ما شکست میخوریم.

آمار نشان داده است که حدود دو سوم کسب و کارها دوسال پس از راه اندازی تعطیل میشوند ، نیمی از تمام کسب و کارها 5سال دوام می آورند و فقط یک سوم آنها میتوانند تا ده سال به فعالیت خود ادامه دهند .اما چه راهکارهایی را باید به کار بست تا شانس موفقیت افزایش یابد؟

پیش از آغاز هر کسب و کاری این موارد را در نظر بگیرید

خودتان را در اولویت قراردهید

اگر نتوانید از خودتان مراقبت کنید، نمی‌توانید از دیگران نیز مراقبت کنید. این مراقبت شامل آموزش، هدایت، تربیت، راهنمایی و هر کار دیگری که برای رهبری کردن لازم است، می‌شود. اگر نتوانید خودتان را هدایت کنید، قادر به هدایت دیگران نیز نخواهید بود.

شما همچنین باید وظایف و فعالیت‌های‌تان را اولویت‌بندی کنید، این کار باعث می‌شود به اهداف خود برسید. زمانی که یک کسب و کار جدید را شروع می‌کنید، نه تنها باید بدانید انجام چه کارهایی لازم است، بلکه باید متوجه باشید که خودتان باید این کارها را انجام دهید و مطمئن شوید که تمام کارها در پایان روز تکمیل می‌شوند.

اهداف علمی تعریف کنید

در یک کسب و کار بطور معمول اگر همه دیدگاهها و نظرات را در کنار همدیگر قرار دهید به یک هدف اصلی خواهید رسید. این هدف میتواند کسب سود یا مجموعه ای از اهدافی بزرگتر باشد. ممکن است تمامی کارمندان خود را به دستیابی به این هدف مامور کنید و به این فکر باشید که هر تیمی چگونه میتواند در این راه کمک کند.

واقعیت این است که کارمندان باید از وظایف روزانه خود درک درستی داشته باشند تا بتوانند در مسیر مورد نظر ادامه راه دهند. هر چه گروه کارمندان شما بزرگتر باشد ،باید تمرکز بیشتری بر این موضوع داشته باشید. هر چه در تنظیم این معیارهای روزانه دقیقتر عمل کنید و آن را با هدف کلی سازمان هماهنگ تر کنید، کارمندان ارتباط بهتری با کار خود برقرار میکنند.

بعضی مقیاسها مانع بهره وری میشوند

در راهکار اول قرار شد که معیارهای خود را به اقدامات کوچکتر قابل اجرا و عملی تبدیل کنید، در اینجا اضافه میکنیم که خیلی در این کار اضافه روی نکنید. شاید بیشتر کسب و کارها اهداف را مقیاسی برای اندازه گیری کار افراد بدانند .اما واقعیت این است که همه افراد باید به این درک برسند که ارزشی که ازدستاوردهای هر تیم حاصل میشود، معیار اصلی اندازه گیری خواهد بود، اهدافی که شما برای ارزیابی عملکرد گروه استفاده میکنید، نمییتواند تنها معیار ارزیابی باشد .البته هدف اصلی هر سازمان باید همواره مدنظر باشد، اما روش دستیابی به آن هدف مهم است.گاه معیار شما میزان ساعتی است که هر کارمند کار میکند .اما این معیار نمی تواند به تنهایی نتیجه مطلوب را به همراه بیاورد .هدف خود را قربانی مقیاسها و معیارهای کوچک و کم ارزش نکنید.

اولین مشتری خودتان باشید

اگر از محصولات و خدمات خودتان استفاده نمی‌کنید، چرا دیگران باید استفاده کنند؟ به علاوه، با استفاده از محصولات خودتان، می‌توانید آنها را آزمایش و ارزیابی کنید، و دقیقا بدانید که سری دوم محصولات‌تان چه‌طور باید باشند.

بهترین سر‌آشپزها کسانی هستند که غذا را قبل از فرستادن به میز مشتری، امتحان می‌کنند. مشاورها آن‌چه به ارباب رجوع خود یاد می‌دهند، به کار نمی‌برند. اگر می‌خواهیم در کسب و کار خود موفق شویم، باید این روند را تغییر بدهیم؛ اگر می‌خواهیم دیگران محصولات ما را استفاده کنند، باید خودمان هم از محصولات‌مان استفاده کنیم.

استخدام باید با دقتی خاص انجام شود

نمیخواهیم منکر اثر بخشی تمامی اقداماتی که شما در زمینه آموزش و یا بهبود فرهنگ سازمانی خود انجام میدهید بشویم ،اما آنچه اهمیت دارد سیستم جذب کارمند شما است. افراد را به دلیل مهارتی که دارند استخدام نکنید، مهارتهای حرفه ای قابل آموزش هست .آنچه قابل آموزش نیست مهارت اجتماعی است، اگر افرادی را استخدام میکنید از خصوصیاتی مانند: اشتیاق ، همدلی و توانایی حل مشکل برخوردار نیستند، مهارتهای حرفه ای آنها برای شما فایده ای نخواهد داشت.

هرگز هیچ ایده ای را خیلی برای خود بزرگ نکنید

نظر شما در مقابل آنچه بازار تعیین میکند اهمیتی ندارد. هر ایده ای باید برای سنجش ارزش آن در بازار مورد بررسی قرار گیرد .شما ممکن است مقادیر زیادی زمان ، سرمایه و تلاش صرف ایده هایی کنید که هرگز موفق نخواهند شد .هر ایده ای باید با سرعت مورد آزمایش قرار گیرد تا میزان مقبولیت آن د بازار مشخص شود.

آنقدر از موفقیت کارمندان خود شگفت زده نشوید که به نابودی خودتان بینجامد

تا زمانی که به هدف نهایی نرسیده اید نمیتوانید از افراد تیم خود قدردانی کنید. واقعیت این است که اگر مرتب کارمندان خود را تشویق کنید، کار زیاد به هدف اصلی تبدیل میشود. و نتیجه اهمیت خود را ازدست میدهد .برای ارایه پاداش و مشوق، برنامه ای را با نظر خود کارمندان تعیین کنید ، اما به آنان یاد د آوری کنید که این برنامه فقط در صورت دستیابی به اهدافی که برای آن بازه زمانی تعریف شده قابل اجرا خواهد بود.

"نخستین‌ ایده شما لزوما بهترین ایده شما نیست."

اگر می‌خواهید پیروز و موفق شوید باید یک چیزهایی را کنار بگذارید!

شما می‌توانید زمانی را برای استراحت، گذراندن با خانواده، دوستان، بچه‌ها و غیره برنامه‌ریزی کنید، در واقع باید هم چنین کاری بکنید، اما اگر می‌خواهید موارد قابل حذف را به دقت بررسی کنید، بهتر است روی کارهایی تمرکز کنید که باید انجام بپذیرند.

شما بدون ترک کردن جایی که در آن قرار دارید، نمی‌توانید به جای دیگری برسید، و گاهی اوقات این دوستان شما هستند که مانع جلو رفتن شما می‌شوند. قرار نیست همه در این سفر شما را همراهی کنند، و مشکلی هم نیست. دوستان واقعی شما در کنارتان می‌مانند و باقی دور خواهند شد. اگر دور نشوند، باید رشته‌های ارتباطی بین‌تان را قطع کنید و آنها را پشت سر بگذارید.

نهایتاً هر کارآفرین باید به یاد داشته باشد که اغلب کالاها و خدمات به خودی خود به فروش نمیروند. شاخص ویژه ­ای برای این مطلب وجود دارد. اقتصاد دانی با نام ویافردو پارتو قاعده­ای را به عنوان یک اصل ارایه داده است که به قانون ۲۰-۸۰معروف است. این اصل بیانگر این مطلب است که اگر ۲۰% از کسب و کارها به ارائه خدمات مشغول باشند، ۸۰% دیگر درگیر خدمات فروش و تبلیغاتهستند.